+ ریتم یعنی نظم به علاوه برنامهریزی در حال حرکت
از اول ماه مبارک، برنامه این بود که شب ساعت ۱۱ میخوابیدم و همسر اون ساعت میرفتند جلسههای کاریشون و وقتی حدود ساعت سه هکر نست برمیگشتند من رو بیدار میکردند. بعدش یا نماز، یا دعا یا گفتگو با همسر و سحری خوردن با ایشون. بعد بین الطلوعین رو بیدار میموندم و مقداری قرآن میخوندم و بعد دوباره دو- سه ساعت میخوابیدم.
دیشب خوابمون دیر شد و بعدش هم دیگه خوابم نبرد. ساعت یکِ شب بود که شروع کردم فایلهای ۳ و ۴ و ۵ و ۶ شرحِ کتابِ "آنسوی مرگ" رو گوش کردم.
بعدش هم پا شدم رفتم ابوحمزه خوندم.
ترجیح میدم توضیح دیگهای ندم. ولی اینو باید اینجا مینوشتم.
اذان مغرب رو که میگه و افطار میکنیم، میزنیم کانال سه، درس اخلاق آقا رو میبینیم و مینیوشیم، بعد میزنیم کانال یک، صحبتهای حضرت امام رو میبینیم و مینیوشیم. بعد برمیگردیم کانال سه و اون موقع تیتراژ سریال هم داره میره... راحت بدون تبلیغات و ارزش افزوده :)
استاد سلطانی: "ما با تاریک شدن هوا، همهی چراغهای منزل را روشن میکنیم و نیمه شب یک دفعه همه را خاموش میکنیم و به خواب میرویم و حیرانیم که چرا اینقدر عصبی هستیم. این تعارض با نظم طبیعت برای ما عادی شده است. خیلی ساده میتوانیم با دیمر (تنظیم کننده نور چراغ) نور منزل را آرام آرام کم کنیم و بعد آماده خوابیدن شویم."
از ساعت ۹ و نیم- ده لامپها رو کم کم خاموش میکنیم. مسواک و دستشویی و روند معمول، حدود نیم ساعت طول میکشه. اما متاسفانه همیشه اوضاع خوب پیش نمیره. این ریتم با وجود همهی کاستیهاش، یک ریتم ایدهآل با توجه به زندگی در شهر و با مقتضیات زندگی معمول ماست و من امیدوارم در روزهای آینده بیشتر به این ایدهآل نزدیک بشیم. آمین :)