loading...

صالحه

امروز یکی از همکلاسی‌های دوره دکترامون انصراف داد. یک آقایی بود که رتبه یک کنکور رو آورده بود. جوان بود. طلبه سطح خارج بود و استادیار یک استادِ درس خارج. در دان...

بازدید : 10
دوشنبه 19 اسفند 1403 زمان : 3:41
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

صالحه

امروز یکی از همکلاسی‌های دوره دکترامون انصراف داد.
یک آقایی بود که رتبه یک کنکور رو آورده بود. جوان بود. طلبه سطح خارج بود و استادیار یک استادِ درس خارج. در دانشگاه بهشتی هم درس می‌گفت انگار. متاهل بود و یک بچه هم داشت تا جایی که می‌دونم. ارشد دانشگاه هم داشت از دانشکده الهیات و اونجا فلسفه دین خونده بود. تفسیر قرآن هم می‌گفت و کار می‌کرد :)
به خاطر مشغولیت‌هاش و یک سری مشکلات و احتمالا مشکل تاریخ مدرکش که بعد از ۳۱ شهریور بود، انصراف غیررسمی‌داده فعلا.
اون یکی همکلاسی‌مون خیلی جوشِ این آقای بااستعداد رو می‌زد.
من اصلا دلم براش نسوخت! خوش به حالش، به قدر کافی فعال هست. بسه. کمی‌استراحت کنه بد نیست. ضمن اینکه ترم قبل، کلاس‌های شنبه رو محض حل شدن مشکل ایشون جا‌به‌جا کردیم و بردیم روز دوشنبه و بعدش واقعا شرایط ترم‌مون پیچیده شد و من اصلا دوست نداشتم این ترم هم این ماجرا تکرار بشه. چون حمایت گرفتن من از همسر و مادرم هم چالشی‌تر می‌شد.
سرِ کلاسی بودیم که استادمون مدیر گروه‌مون بود. من گفتم: مگه یه آدم چقدر ظرفیت روانی، فکری و زمانی داره! ۲۴ ساعت بیشتر که زمان نداره...
همکلاسی‌ام پرسید: پس شما چطور می‌رسید به کارهای دانشگاه خانم فلانی؟
استادمون هم گفت: اتفاقا برای منم جالبه بدونم و برام سواله.
دروغ چرا، قند تو دلم آب شد. انقدر به بیش‌فعالی خودم عادت کردم که به چشمم نمیاد اما وقتی استادم هم از کارم راضیه و می‌پرسه چطور می‌تونی، یعنی خوب! یعنی خیلی خوب!
فکر کنم شمایی که وبلاگ رو از ۱۴۰۰ خوندید، باید بدونید چطوری تونستم... سال ۱۴۰۰ و کرونا و نوزادِ چند روزه و کلاس آنلاین با بدنِ داغون از زایمان. مخصوصا فشارهای وحشتناک سال ۱۴۰۱... دست‌تنهایی‌هام در شب‌ها با بچه‌ی شیرخوار و یک بچه‌ی بدقلقِ تازه از پوشک گرفته شده و دست دردها و بدن دردها و بی‌خوابی‌ها و خستگی‌های عمیق ناشی از بردن ساک‌های سنگین از خونه‌مون به خونه مامان و برعکس. دفاعِ پرفشار از پایان‌نامه ۱۴۰۲ رو. استراحتی که سال تحصیلی ۱۴۰۲_۱۴۰۳ با حفظ قرآن، کلاس ورزش و مطالعه زبان کردم تا تونستم خودم رو آماده دوران تحصیلی جدید کنم...
اما چطوری.‌‌‌‌... فقط یک راز داره: من همه‌ی کارهای جانبی رو تعطیل کردم در طولِ ترم تا به واجب‌ترین‌ها برسم.
به همین سادگی‌. کاری که همکلاسیِ ما نکرد.

نظرات این مطلب

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 13
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 183
  • بازدید کننده امروز : 50
  • باردید دیروز : 35
  • بازدید کننده دیروز : 21
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 406
  • بازدید ماه : 595
  • بازدید سال : 2214
  • بازدید کلی : 66056
  • کدهای اختصاصی